2733
2739
عنوان

زایمان خواهر شوهر

| مشاهده متن کامل بحث + 741 بازدید | 54 پست
هیچی منظور خاصی نداشتم تعجب کردم انقدر کینه دارن برای برادر زاده شون یه بارم نیومدن.

تعجبم قدیمی هستی و منو خاطرت نیس

انقدر این خانواده منو زجر دادن که الان تو جوونی هم من افسردگی گرفتم هم شوهرم تمام موهای سرش سفید شده و قند گرفته

اگه دیدی در جوابِ حرفت گفتم:شما حرفِ بعدت هم درسته،،،بدون حوصله حماقت و حرف بیخودت رو ندارم😉

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

نه گلم تفاوتی نیس من مادر شوهرمم برای دیدنِ تک نوه پسریش نیومد بااینحال خانومی کردم بچم که 2ماهش شد ...

منم میدونم نمیان. اما اگر نیاد منم نمیبرمش. چون عروس که هیچ اگر پسر و نوه شون براشون مهم باشه باید بیان.البته کلا آدم های فوق کم محبت و بی عاطفه ای هستن

2728
نه ولله.من کلا زیاد  اسم کاربرارو نگاه نمیکنم

همونم که بچم 2ماهش بود

شوهرم سوخت

همین خواهره نکبتش رفت به شوهرم گفت سروین طلاق میخواد صورتت انقد افتضاح شده که بچت هم حالش بد میشه نگات کنه 

بعدشم نذاشتن من ببینمش

البته من اشنا داشتم میتونستم نامه بگیرم که اینارو راه ندن ولی خدا شاهده دلم نیومد

جوری بود من میرفتم دیدنِ شوهرم حتی پرده رو میکشیدن

شیرم خشک شد

اووووه خیلی اتفاقای دیگه

اگه دیدی در جوابِ حرفت گفتم:شما حرفِ بعدت هم درسته،،،بدون حوصله حماقت و حرف بیخودت رو ندارم😉
2740
منم میدونم نمیان. اما اگر نیاد منم نمیبرمش. چون عروس که هیچ اگر پسر و نوه شون براشون مهم باشه باید ب ...

تو کاره خوبو میکنی

منکه هرچی گذشت کردم هار تر شدن

اگه دیدی در جوابِ حرفت گفتم:شما حرفِ بعدت هم درسته،،،بدون حوصله حماقت و حرف بیخودت رو ندارم😉

من بیمارستان نرفتم چون بهم نگفتن رفته برای زایمان. شب ساعت 12 خواهر بزرگه زنگ زد شوهرم که چرا نیومدید امروز. منم گفتم کسی نوفته بود زایمان داره. فردا شش رفتیم خونه اش. چیزی هم درست نکردم کادو پول دادیم. مامانمم نیومد. اونها هم برای خواهرهای من نیومدن. 

مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
باهام خوبن ولی من همیشه کمک میکنم تولدای بچه اش یا مهمونی ولی اون میاد خونه ام کلا میشینه ، حالا می‌ ...

دقیقا منم کمک میکردم و اونها مینشستن. اما یکبار فقط عین خودشون رفتار کردم درست شدن فهمیدن عمدا دارم اینکار رو میکنم و بهم برخورده

غذا رو بیخیال شو ولی اناناس یا ابمیوه بگیر ببر 

مرگ انسان گاهی اوقات از نبود نبض نیست مرگ یعنی حال من با دیدن انگشترش 
همونم که بچم 2ماهش بود شوهرم سوخت همین خواهره نکبتش رفت به شوهرم گفت سروین طلاق میخواد صورتت انقد ...

سروین جان از من بشنو و مطمئن باش یه جا تقاص پس میدن. من همش رو سپردم به خدا و امام رضا .البته قربون امام رضا برم در چند مورد فورا جوابشون داد.اما انقدر دلشون سنگه که خودشونم نمیدونن تقاص چیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز