امروز با شوهرم رفته بودیم گنج نامه...جانبود مجبور شدیم زیر اندازمونو نزدیک چارتا پسر که نشسته بودن و قلیون میکشیدن بندازیم...هر دختری که رد میشد اینا یه حرکتی میزدن..نه اینکه به دختر چیزی بگنا..باهم دیگه شوخیایی میکردن که خیلی جلب توجه میکرد....یکیش میخوابید به شکم اون یکی پشتشو ماساژ میداد یکی میخوابید رو زانوی اون یکی شقیقه هاشو میمالید...میزدن و میخوندن و ...اخرسر هم یه کار زشت دیدم ازشون چشم چارتا شد...واقعا پسرا عجب موجوداتینا...
دیگه عزیز امکانات نیست مردم مریض شدن😂
تو این سن برا پسرا این چیزا عادیه حتما نوجوون بودن بعد پخته میشن متوجه اشتباهشون میشن
فقر تربيتي و فرهنگي دارن
پسر است دیگر....
اون حرکت اخریه چی بود .؟؟؟
دعوای الکی راه ننداختن که مثلا نشون بدن قوی ومحکمن🤔😂
چی دیدی
مگه مجبور بودی
خب جوونن دیگه
خوشیهاشون همینه دیگه
چیکارکنن پس؟؟
پسرست دیگر اون کار زشت آخر سرو هم میگفتی کنجکاو شدیم
وای اسی ببخشید ولی من خندم گرفت تا تعجب
بحران نوجوانیه... 🤪🤪🤪🤪 به دل نگیر🤭
فقط واسه جلب توجه خوبن😑😑
ما یه دفعه با دوستم رفته بودیم نهار بخوریم چند تا پسر میز بغل مسخره بازی در اوردن نوشابه هاشون لیوانی بود
نوشابه ریخت رو سر و کله پسر
یه جورایی دلمون خنک شد یه ذره هم دلمون سوخت
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
