چقد سخته تفاوت فرهنگی اتفاقا خانواده همسرم از سطح بالایی هستن و تو جامعه و جمع خیلی خوبن ولی امان از زمانی که با شوهرم که ی دونه پسره دورهم میشینن این مادرشوهرو خواهرشوهراو خاله و... اصابم خورد میشه ازبس باید تحمل کنم حرفاشونو. خب که چی ای مادرشوهرجان این حرفای مسخرت که چی خاطرات داخل پوشکیه پسرتو براشون تعریف میکنی بخندن یا خاطرات ختنه سرون یا طرز و نحوه شیر دادن حالمو بهم میزنی مادرشوهر خوبیه ولی این وقتی پسرشو میبینه میخاد جونشو هم بده و فقط از طریق حرفای خاک برسری میخندونن الانم از دیشب با شوهرم قهریم از دست این حرفای بیتربیتی مادرش و حتی شوهرمم گاهی حرفای منظوردار میزنه برا خنده دیشب بهش گیر دادم گفت به تو چه ربطی داره حالم بده
عزیزم عادت کردن.تو نمی تونی ترکشون بدی.
حساسی
پس فرهنگشون بالا نیس نگو بالاست
بنظرم درست بشو نیستن
پس تو نرو تو جمع اونا شوهرت خودش تنها بره
بشین خونه اعصابت خورد نشه☺
Hasas nasho
شما خیلی حساسی
سعی کن بیخیال باشی وگرنه برای خودت اوضاع سخت تر میشه
والله پادگان نیس که قاعده قانون میذاری چقد حساسی واقعا
پسرشه یاده خاطراتشون میفته حتما بعد بچگیشه دیگه
همون خاله یعنی بچگیاشو ندیده والا من خواهر زادمو پوشک کردم حموم کردم هنوزم 7.8 سالشه اینکارو میکنم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
45 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
