آخه حتی وقتی به حرف من میرسه و اشتباهش زندگیمون رو به باد میده میگه اصلا از خودم ناراضی نیستم چون کاری رو کردم که فکر میکردم درسته. از خودم راضیم که آرزوی کاری که دوست داشتم به دلم نمونده. اینم یک تجربه بوده که باید بدستش می آوردم. رو که نیست سنگ پای قزوینه
وای من خیلی تو ابن چندماه ازدواجمون اعصابم ضعیف شده.... خیر نبینه شوهرم
با يه قهر كه نبايد بزاره بره ناهار نياد خونه
عزيزم نزار هيچوقت دعواهاتون به اينجا برسه كه نياد
وقتى آشتى هستين باهم قانون بزارين كه سروقت بره وبياد
جاتونو جدا نكنين
وقتى جايى ميرين با مهمون مياد باهم حرف بزنين
كه كسى متوجه نشه
يا هر قانونى خودتون ميخاين بزارين وبهش عمل كنين
منم خیلی حرص میخورم ولی میدونم کار اشتباهی میکنم، مثلا همین الان ناراحتم از دستش چون در مورد خواهرش ازش پرسیدم گفت نمیدونم در صورتیکه تو گوشیش دیدم باهاش صحبت کرده، نمیدونم چرا ازم مخفی میکنه
دایورت به یکی از اعضای بدنم.
الکی برای چی حرص و جوش بخورم به خودم ضربه بزنم.
پس فردا من از حرص خوردنا یه چیزیم بشه میاد بگه بخاطر من بوده؟؟؟ والا بخدا بیخیالش باش
من و شوهرم سه ماه قهر بودیم و تا پای طلاق رفتیم
بعد اون اومد اشتی کرد
منهم اشتی کردم باهاش
ولی دیگه هیچوقت اون ادم سابق نشدم
از دست دادنشو ی بار تجربه کردم
اونقدا هم سخت نبود
ی مدت سخته بعد عادت میشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
32 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
