اونایی‌که مجردی که شکست عشقی خوردن بیان

گفتم چیشده گفت اون حرفت چی بود

یه لحظه به خودم شک کردم گفتم نکنه پشتش بد گفتم یادم رفته😂گفتم کدوم 

گفت ک میری و فلان مسخره بازیا چیه

گفتم دیگ ن دانشگاهی هس ن چیزی بمونم ک چ 

برم دنبال زندگیم و درسم.‌‌

گفت میخوام جیزی بگم

دیگ تا تهشو رفتم ولی خودمو زدم ب گیجی

دوست داشتم پسر مغرور دانشگاه با زبون خودش هی این جمله نرو رو بهم بگه 

گفت و کلی‌ذوق کردم 

گفت دوست دارم و این حرفا

گفتم بخوابیم فردا صحبت میکنیم

نه نمیگیرم نشدنیه ولی زمان میبره  مخصوصا ک تنها باشی و کس دیگه ای نباشه و خیلی عاشقش بوده باشی ، من بشخصه با یکی دوسمیشدم بعد جدا میشدم حتی اگ طرف بد بود خیلی  عذا میگرفتم چون تنها میشدم پیشنهاد دیگه ای نداشتم ولی وقتی یکی دگ میومد  حالا قبلی فراموش میشد  و اینچنین تکرار میشد ، درکل من دختر مثبتی بودم  فقط یبار زیاد عاشق شدم و کذاشتم بوسم کنه  😂😂 الان یادمم نمیاد اون خرو خخخ

خب توهم برو یکی رو پیدا کن ک مرد باشه نه این پسرای خاله زنک 

من تمام این تجربه هارو داشتم 

سیمکارتتو عوض کن ولی اون سیمکارتت رو دور ننداز 

ی روزی برمیگرده 

الکی مثلا شکه شدم😂

عشوه خرکی رو اومدم گفتم تو پسر خوبی هستی فلان ولی خس رابطه ندارم بیخیال من شو 

یه طومار نوشتم

یه کلمه جواب دادم غلط کردی براخودمی🙄

خلاصه دوست شدیم

چون گفتم از اون پسرای حذاب دانشگاه بود ک اکثرا چش دخترا دنبالش بود خیلیییی ذوق داشتم ک خودش اومد دنبالم هرچند منم خوشم میومد

دیگ نگو از اونایی بوده ک خودشو دست نیافتنی جلوه میده و زیر میزی میره..

خلاصه مدتی گزاشت 

گف ک کات کنیم گفتم چرا

ای از تنهایی بود  

از بچگی عاشق پسر عمم بودم 

دیوونش بودم اومد خواستگاری ولی بابام مخالفت کرد اونم شل شد 

بعد ها فهمیدم یه هرزه بوده 

خورد شدم داغون شدم 

ولی تموم شد رف 

خودمو پیدا کردم 

فراموشش کردم تا حدودی 

ازدواج کردم

اوایل ازدواج هنوز عاشق پسر عمم بودم اما تا عقد کردم شوهرم شد همه زندگیم 

بعد یه سال فهنیدم شوهرمم هرزست 

و دارم جدا میشم 

کمرم خم شده... 

😁

منم اینجوری هستم ولی خب کاری نمیکنم ک وابسته شم وابستگی خیلی بده 

الان هرکدومشوون محبت کنن پس میزنم نمیدوونم چرا 😕

گف میخوان زن بگیرن گفتم وا مگ میشه ن کاری ن چیزی دانشجو زن؟؟؟اونم کی تو ک نتونی بگی من نمیخوام 

اصن باور نکردم ولی گفت کات انگار لال شدم گفتم باش

از دانشگاه تا خونه پیاده با گریه اومدم عین مرده ها

رسیدم بابام گفت چته

مامان گف چته چرا گریه چیشده

گفتم همکلاسیم غیر بومی بود تو راه تصادف کرده مرده😂😂😂چیزی ب ذهنم نرسید جز ااین

بااین خرف بزن دلتو به این بده خوبیاشو سبک سنگین بکن نسبت به اون خودت میفهمی ،