چندوقت پیش ما ی مهمونی مختلط رفتیم جشن خانواده شوهر خواهرشوهرم بود
شوهرم نذاشت بدون مانتو باشم ب شدت روم حساسه.
تعریف از خود نباشه ولی بااینکه همشون باز بودن من از همه اونا خوشگلتر بودم.شاید قیافه اونا خوب نبود حالا کار ندارم
ولی سر لباسو اینا باشوهرم سرسنگین بودم البته ن همش گاهی حالشو میگرفتم
اونجا ی دختری خیلی میچسبید ب شوهرم تنه اینا میزد