نه عزیزم درسته اوایل ناراحت بودم که پدرم بیچاره شده ،اما بعدش به قول مادرم برا پسر خودمون کردیم ، از همه مهمتر اینکه پسر و دختر خودشون همدیگه را میخواستن، وگرنه شاید دختری که ما پیدا میکردیم باید مصیبت میکشیدیم،الان زبون ما درازه.
چند هفته پیش سر خرد کردن مرغ بحث شون شده بود عروس خانم زنگ زد به مادرم بیاید صحبت کنیم مادرم شیک جواب داد مگه روزی که عاشق شدید و دوختید بریدید و پسر منا شش ما کشیدی اوردی همدان یه بار گفتی مادر این پسر کجاست؟؟؟؟
یا وقتی پسر من به بهانه دوستش میامد همدان پیش پدرت میخوردید و میدفتید تفریح پدرت یه بار گفت این پسر پدر و مادرش کجا هستن
الانم مشکل داری زنگ بزن خانواده ات بیان برا حل و فصل