از شهرستان اومدن هفته ای یبار میان من نمیدونم چخبره هر دفعه م شوهرم مجبور میکنه ک دعوتشون کنم
همیشه شام میومدن و شب میموندن امروز چون شوهرم شبکاره ناهار میان من از 8بیدارم
حالا شانس اوردم با جاری بزرگ میمونم قهرم وگرنه مجبور بودم اونم دعوت کنم
خسته شدم هی تدارک تدارک
شوخی شوخی کلی هزینه میشه هربار
ماهم بریم شهرستان میان خونه پدرشوهر با ما میمونن مارو دعوت نمیکنن
تازه الانم زنگ زدیم خوابن هنوز 😐 سرم داره میترکه
چرا وقتی دعوتت نمیکنن شوهرت میگه دعوت کنی چکاریه تو این گرونی اونم هر هفته
بهترین کار اینه همون اول ازدواجوبا تمام قوم شوهر قطع رابطه شه😂پر توقع بارشون اوردین ی بار دعوت نکنی ب هزار جاش بر میخوره
چقد بهشون باج میدین. ساده گیر آوردنتون. هر هفته!!!همون پولش کلی میشه.میشه پس انداز کرد. لااقل ماهی یبار دعوت کنید.مخ شوهرتو با چرب زبونی بزن قانعش کن.
این دفه رفتی شهرستان بزن ب پرویی بگو شام یا نهار میاییم خونه شما 😆
رفتو آمد که خیلی خوبه ولی خب اگه یکطرفه باشه خسته کنندست.
ایندفه رفتی شهرشون بگو کی میری خونت بیایم پیشتون
دایی ام شش ساله ازدواج کرده مرتب میان خونه ما، پارسال مامانم واسه اولین بار خواست با بابا بره خونه شون ،ی جعبه کیک خریدن زنگ زدن میخوایم ناهار بیایم مامانم گفت ده مین نشد اومد خونه بابا بزرگ گفت زحمت ندادم بهتون این همه راه بیاین خودم اومدم دیگه دورهمیه چ فرقی داره کجا باشه، مامانم کلی خجالت کشید جلو بابام تازه کیکا رو هم برد گفت واسه ما خریدن
