البته فکر کنماااا مطمئن نیستم.ما مستاجرشونیم ولی قراره ۲۰ روز دیگه بریم یجا دیگه اونم خونشو گذاشته بنگاه ک کرایه اش بده.امروز صبح یکی دوبار هی از طرف بنگاه اومدن نگاه کردن ماهم خواب بودیم.البته همسرم شب کاره بود و خیلی خسته
.بعد ی بار ک ایفون زدن ما یکم دیر جواب دادیم اونا هم رفته بود بعد زنگ زدن ب برادرشوهرم ک مستاجرتون خونه نبوده .اونم بچه اشو فرستاد در خونه ی ما محکم محکم و تند تند در میزد در رو باز کردیم برادرشوهرم از طبقه بالا گفت بنگاه داره میاد .همسرم هم گفت بهشون بگو سر ظهر نیان من دیشب شب کار بودم الان صدبار از خواب بیدار شدم سردرد گرفتم.
بعد همیشه ک دامادشون میاد خونه ی ما میومد پیشش ولی امشب ک شوهرخواهرشوهرم خونمون بود نیومد پیشش.در خونشون هم ساعت ۱۰ قفل کرده بودن