باهم جاری هستن و رقیب.
انقد مادرشوهرم منو اذیت کرده .از دخالت و زخم زبون و توهین بگیر تا زهرمار کردن لحظه لحظه زندگیم.
با دخترش تو یه ساختمون میشینیم .هر دوبارداریم انقد به دخترش میرسه به همون اندازه هم اعصاب منو خورد میکنه.
به خودش مستقیم نمیتونم حرف بزنم جلو شوهرم مظلوم نمایی میکنه تو خونمون دعوا راه میندازه.
میخوام غیبتشو کنم هم خالی شم .هم حرف دلم بهش برسه توسط زن عمو.زن عمو خیلی منو دوس داره خیلی هم دلش برام میسوزه