خلاصه این دختردایی کوچیکه مادرم بود ک یهو با بلبل زبونی گفت پسرعمه پسر به این خوشگلی داشتی رو نمیکردی
دهن هممون باز موند🤐
این باعث شد داداشم سرشو بیاره بالا ی نگاهی ب دختره بندازه با تمسخر
همین ک نگاش کرد میخ شد عین فیلما
اینم بگم دختره چشم و ابرو مشکی پوست سبزه و قدبلند بود
تکواندو کار و خوش هیکل
اما چهره خاصی نداشت یعنی در مقابل دخترایی ک اونجا و ایران دور داداشم بودن این هیچ بود