من مادربزرگم سال۶۴داییم روکشتن توبهبوهه ی جنگ و...نتونستن ثابت کنن قاتلاش کیاهستن یه پسره۲۰ساله!
هنوزم که هنوزه چندین سال گذشته عکسشومیگیره توبغلش لالایی میخوونه دلتنگش میشه براش گریه میکنه انسولین میزنه بارهاتامرزکمارفته...
داغ جوون هزارسالم بگذره برای یه مادرخیلی سخته!
داداشتم چرابعدازاون خانم نتونست خودشوجمع کنه چون عاشقش بوده نتیجه ی اعتمادکردنش شداین!!!!
هرچیم بگیم خداجای حق نشسته تقاص اون روزهاشوداره الان میده مسلماً