خانما بیاین بگین شوهرتون چی گف وقتی شنید

صاایران

روز به روز بدتر از دیروز

والا غیبتش نباشه اما اذیتم کرده تااین مدت ک فکر کنم سببش این شد هماتوم درست شه 

بكنيد طوري ني😐

غیرتی شدن رو حاملگی زن رو نشنیده بودم 😁😁😁

خیلی دلم میخواد چند ماه دیگه این اتفاق واسم بیفته .

دلم خواست ...

اوممممم متوجه نشدم چی نوشتید🙈

اذیتتون کرده ؟؟؟ 

نکردیم تحریکم میکرد ماهم تا هفته 9همه چی خوب هی تکرار میکرد تااینکه لکه بینیم شروع شد تادیروز ک باز خونریزی دارم والا کاش اومده بودم خونه بابام از اول

داشت صبحونه میخورد.روز پدر بود.با بی بی چک مثبت دوییدم تو آشپزخونه و همینجوی جیغ میزدمو گریه میکردم از ذوقم.تا منو دید لقمه شو پرت کرد بغلم کرد و باهم گریه کردیم.بعدش هم رفتیم آزمایشو به یه جعبه شیرینی اومدیم خونه و من از طرف خودمو پسرم براش کادوی روز پدر گرفتم.ایشالا این حس خوبمو همه ی منتظرا تجربه کنن

من شوهرم خونه مادرش بود دو ماه. بود تازه عروسی کرده بودیم...بهش کفتم بی بی چکم مثبته چون فرداش ماه رمضون بود گف برو دکتر ازمایش بده...خیلی سرد گفت خب مثبت باشه...حس کردم جا خورد...منتظر بچه بودیم چلی وضع مالیمون خوب نبود زیاد...گفتم تا مشخص تشدن ازمایش مادرش نفهمه ک بعد با کلی فضولی وناراحت شد بش نگفتیم

داريم با تعريف خاطراتمون بهت ميگيم كه شوهرت كلي هم خوب بوده

اونايي ميبيني جيغ ميزنن اشك ميريزن خارجي ان بچه نديدن ايرانيا چشمشون پره😂😐

تاچندلحظه شوکه بود اشک توچشماش بود بعد بغلم کرد گفت خدایاشکرت.‌😊

تحریکم میکرد اقا خودش کیف میکرد نزدیکی نداشتیم دور از جونت یدفعه افتادم ب لکه بینی و خونریری الانم ک استراحت مطلقم

 .وقتی گفتم باردارم گفت انشاالله سالم باشه حالا برو تواتاق از تو کشو سکه هاتو بردار بریم طلافروشی  بفروشیم طلبکار زنگم زده اعصاب نمونده برام بدیم بهش بره .... منم گفتم باشه گفت خدافظ گفتم خدافظ

من قبل موعدم فهمیدم ک بی بی چک زدم آزمایشم دادم مثبت بود بعد که فهمید همین جور به من نگاه می کرد و خیلی خوشحال شد کلیم سوال می پرسید و می گفت کی بریم دکتر روز بعدم که مهمونی کلی اقوامشون دعوت بودیم تاکید کردم که به کسی نگی فعلا اما پیش همه گفت چیز سنگین برنداری و لو رفت بعد برای همه بستنی گرفت