من عااااشق خونمم با هیچ جا عوضش نمیکنم از لحاظ آسایش و ارامش. خب طبیعیه همه همینجورین
چند روزه عجییییب ازش بدم اومده از شکل وسایلم. از اینکه انقد زود طی ۶ سال بخاطر مهمونای زیاااااد و شلختگی همسر وسایلم نسبتا کهنه شدن. از اینکه همش باید خیلی توش جون بکنم تا تمیز بشه. این خونه های اینستاییو آدم میبینه از بس تمیز و شیکن بعضیاشون البته خب آدم از پشت صحنه خبر نداره شاید اونام خیلی بیشتر از من زحمت میکشن.
عروس شدن دوتا از دوستای صمیمیم ام البته بی تاثیر نیستااااا تو این حسم😂 چون هی دارم باهاشون میرم خرید و چیدن وسایل.
شاید اصلا اشتباه کردم مبل خونمو راحتی خریدم. اونایی که وضع مالیشون از ما خیلی ضعیفتره خونشون خیلی شیک تر از خونه منه من موقع جاهاز خریدن تو باغ نبودم فقط به راحتی توجه کردم.
الانم نمیشه که تو این هزینه ها برم مبل و آباژور و لوستر نو بگیرم. بعدم برم خونه خیلی نوساز. اصلااااا ام درست نیست آدم بره تو فاز چشم و هم چشمی و گرنه باید تا تهش بری.
سطح دغدغه م امروز به شدت چیپ و مسخره بود میدونم😂 ولی همدردی کنین