من قبلنا سوتی زیاد دادم که همشون یادم نیس
نامزد بودم با خواهرو برادرشوهرم طبقه پایین بودیم داشتیم فیلم میدیدیم همش منتظر بودم متفرق شن برم اتاق شوهرم اوناهم ول کن نبودن رومم نمیشد برم جلو اونا ساعت ۲ شد دیدم نمیشه پاشدم برم چادر رفت زیر پام یهو ولو شدمجلو اونا وای صحنه خنده داری بود ولی خودمو نباختم بلندشدم و تند رفتم اتاق شوهرم