2737
2734

ما که حالا حالاها خوابمون نمیاد تعریف کن بینیم

با آدم بی منطق بحث کردن مثل چایی دم کردن با آب سرده . ظاهرا داری همون کارو انجام میدی ولی عمرا به نتیجه دلخواه برسی

بچه ها باورتون میشه!!!

دیروز جاریمو بعد مدت ها دیدم انقدر لاغر شده بود از خواهر شوهرم پرسیدم چطور انقدر لاغر شده، بهم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم گرفته، من که از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم لینکشو میزارم شمام شروع کنید تا الان که راضی بودم.

از مسافرت اومدم ک دیدم چند روزی گذشت و خبر از پریودی نیس زیاد مهم و جدی نگرفتمش تااینکه ده روز گذشت و بازهم پری نشدم علایم پریودی داشتم مث دل درد و کمردرد و...اما نمیشدم اصلا حتی یک درصد فکر بارداری ب ذهنمم نرسید اخه من پنهان از همسرم قرص میخوردم

2731

۳ساله ک ازدواج کردم و خنه خودمم.بخاطر کارم دوست نداشتم بارداربشم دوسداشتم ب اون هدف تو ذهنم برسم بعد بارداربشم و همسرم ب شدت عاشق بچه مخصوصا پسر بود...دوسال رو ک هرجور بود راضی کردم ک هنوز زوده واسه بچه دارشدن ...سال سومم ک هی امروز هی فردا هی ماه بعد تا اینکه اون سال دیگه وسطای سال بود ک همسرم‌میگف بیا اقدام کنیم میگن تا بشه یکسال طول میکشه

2738

منم مثلا راضی شدم ک باشه...اما غافل ازینکه من تو سرم چیزایی دارم...اون تلاششو میکرد و منم پنهانی قرص میخوردم اخه دم عید شده بود ک سرم بخاطر کارم حسابی شلوغ شده بود من ارایشگرم دم عید هم ک دیگه از۷ میرفتیم سالن تا ۱۰شب اصلا دوست نداشتم بخاطر بارداری عقب بیفتم از کارم...تااینکه گذشت و عید شد و تا برج پنج ک من رفتم مسافرت و وقتی برگشتم دیدم که پریود نمیشم..

شوهرم همش میگف بی بی چک بزن و من مسخرش میکردم اما نمیگفتم ک چرا انقد ب باردار نبودنم مطمینم..ی شب ک از سرکار اومد برام بی بی چک گرفته بود گف بزن منم با خونسردی زدمش و منفی درومد و من خوشحاااال و اون دپرررس...بعد ۵دقیقه گف بزار مطمین شم برم خودم نگاش کنم ک دیدیم مثبته🤔من ناراااحت😣و اون شاااد😁

تااینکه من فرداش رفتم از و دیدم بلللللله من ۵۶روزه که باردارم ..اومدم خونه و ب دوستم با گریه زنگزدم نامرد تا تونست خندید بمن...و بعد کلی دلداری و.. کم کم گذشت و من ب اون فندق کوچولو ک تو دلم بود عادت کردم بماتد ک چ دوران سختی داشتم تو بارداری هرهفته امپول و استراحت مطلق و..‌‌خلاصه سونو برام ۱۵ اردیبهشت تاریخ زایمان طبیعی زده بود..منم ک از تعریف های جاریم از زایمان طبیعی ترسیده بود شدییییید شبها تا صبح خاب زایمان میدیدم

یکی میگف سز خوبه یکی میگف طبیعی....بچه من تا ماه۸ بریچ بود و من خوشحاااال اما دقیقه۹۰ چرخید و طبیعی شد..

بادکترم  صحبت کردم ک من سز میخام گف باشه منم خوشحال...دکترم برا ۶ اردیبهشت وقت داد روزش با روز تولد خودم یکی بود.‌‌.گزشت و شد اونروز ک دکتر زنگزد و گف براش اتفاقی افتاده و مجبور ب سفرشده منو میگی حالم خرااااب شد عجیب

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

رحم اجاره ای

tinam81 | 21 ثانیه پیش
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز