سلام خانما
من کسیو ندارم باش حرف بزنم توتایپیکای قبلم هم گفتم یپسر بیش فعال ویدختر چهارماهه دارم
بخاطر وضعیت وکارای پسرم مدام توخونم دعواس شوهرم کم اورده بش میگم برو تفریح بخودت برس بچه ها بامن قبول نمیکنه میگه منواز خونه میخوای بیرون کنی بش میگم نرو بمون میگه نمیتونم تواین خونه بمونم
دیروز سر بیرون رفتن که پسرم گیر داد منم برم پارک ومن قبول کردم برم اونم با مترو باهام دعوا کرده که چرا حرف میزنی نظر میدی میخواستم با ماشین بریم
درصورتی که من چیزی نمیگم گفتم با مترو که پسرم گیر نده دعوا نشه حالا شوهرم گف تونیا ونمیبرم و..با دوتا بچه نمیشه ومن بچه نمیخواستم نظر توبوده بچه دارشیم بعد من عصبانی شدم سرش داد زدم شوهرم هم گرفت منو زد بعد شام نخوردم بزور بهم لقمه میده نصفه شب گریه میکنه تومنو حلال کن جهنمی شدم بعد ینیم سکه بهم میده جای دیه
صبحم اومده ببینه صورتم خوب شده
واقعا تو بچه داری کم اورده میگه تفریحو ارامشو مسافرت ندارم بهش میگم من از توباید اینارو بخوام توخودت برو ارامش بگیر که بمنم گیر ندی
مدام ازم ایراد میگیره بهونه میکنه میگم برو میگه بیرونم کردی ازخونه میگم نرو میگه میخوام برم
خسته شدم پیش مشاورو روانشناسم نمیاد
این نشد زندگی اخه با کوچکترین مساله ای بهم میریزه عصبی میشه فحش بد میده بدنشم مریضشده سه ماهه داره چرک خشک کن میخوره دکتر گفته عصبیه
منم با این وضعیت دیگه دارم از پا درمیام تفریح واستراحت ندارم پدرومادرو کسبو ندارم دوتا بچه دارم که پسرم بیش فعاله وشوهرم هم مدام باهام کلنجار میره
موندم چکنم