دیروز رفتم خونشون سر زده دیدم درو باز کرده هول کرده یه جوریه فکر کردم مریضه بعد
رفت شربت بیاره برام دیدم جواد (پسر همسایه مادرش) ( قبل تماس فقط شماره بود )هی تماس تصویری میگیره منم فضول برداشتم دستم رو دوربین جلو بود یهو دیدم جواده بدون لباس
هی به دوربین میخندید میگفت کجاییییی من دستم رو دوربین جلو بود زود قطع کردم خواهر شوهرم اسمش زینبه دقت کردم رنگ به رخ نداشت دکمه لباسشم نامیزون بسته بود
این خواهر شوهرم خیلی اذیتم کرده به نظرتون با این نقطه ضعف ادمش کنم یا به شوهرم بگم یا به روش نیارم از دیروز خواب ندارم تا الان تو شوک بودم