من نوزده سالمه و شش ماهه باردارم تروخدا بهم بگین کارم اشتباهه یا ن
از همون موقع ک نامزد شدم هیچوقت نگفت بیا بریم ی پارکی سینمایی چیزی واسه تفریح سه ساله باهم ی مسافرتم نرفتیم بااینکه دورو بریامون حداقل سه بار رفتن تک فرزنده خونه بابامم برم باید مادر شوهرم بفهمه و بهش توضیح بدم از.صب تا شب باید با مادرش یرو کله بزنم اخرشم خودش میاد خونه اصلا بهدشت و رعایت نمیکنخ باید بگم اینکارو کن اینکارو نکن اینو نریز و اونو بریز یبارم نمیگ حداقل پاشو ببرمت پیاده روی ولی تا از سرکار میاد میره بیرون قهوه خونه امروزم از سرکار اومد با دوسش رفت باع مون و نشون بده بهش خیلی دلم شکست من ک زنشم حاضر نیش ی نیم ساعت ببرتم بیرون تا حالو هوام عوض شه ولی با دوسش چاهار ساعت رفت بیرون و خوش گذروندوقتیم اومد من قیافه گرفتم گفام برو خوش باش منم ول کن گرفتم خوابیدم میومد میگفت قهر نکن دیگ چرا اذیتم میکنی دلم براش سوخت ک ی زن نفهم داره همه چیو ب کامش تلخ میکنه از. اون ورم میگم منم ادمم بخدا چرا منو نمیبره جایی چرا نمیگ بریم بیرون دلم میگیره بنظرتون حق بامنه یا با شوهرم چیکار کنم دارم دیوونه میشم میگم نکنه من کم محلی کنم بایکی دیگ دوس شه درضمن میگ خیلی دوسم دا ه هرشب نگه یه شب درمیون میگ