2733
2734
عنوان

شوهرم بدجور شرمندم کرد😪

1436 بازدید | 60 پست

سلام بچه ها،کپی کردم اگ نت یاری کنه تند تند سعی میکنم مطالبو بذارم براتون❤

من دیروز سر یه موضوع مسخره با نامزدم(عقدیم)بحث کردم اونم چ بحثیییی،

میدونین چیه بچه ها من دارم جهیزیمو تکمیل میکنم ،هرچیزی ک میخوام بخرم بابام کارتشو میده میگ برو هرچی پسندیدی بخر،ما وضع مالیمون متوسطه،خریدایی هم ک میکنم با وام ازدواجمه ک سی میلیونه،تو این همه مدت ک خرید داشتم مامانم باهام بازار نمیومد میگف من سنم بالاس سلیقم با تو جور نیس با ابجیت برو ک سنش کمتره و خوش سلیقه.این قضیه واس خرید عقدمم پیش اومد،کارتو دادن بهم گفتن با نامزدت برین خرید مام نمیایم ک راحت باشین،از اونورم خریدامون یهویی شد،ینی رفتیم محضر ببینیم همسرم گف بریم حلقه هارو بینیم ک یهو خوشمون اومد خریدیم،مانتو و این چیزاهم همینطور،

خریدامونو کردیم بعد چن روز همسرم گف مامانم ناراحت شده بود ک چرا خرید نبردیمش

اخه بچه ها مامانش حدودن۶۸سالشه،من فک نمیکردم میلی ب اومدن داشته باشه چون پا درد داره نمیتونه خیلی راه برع تا سرخیابونم ک میره با ماشین میره،از اونورم فک میکردم مث ما رسم ندارن همراه عروس دوماد برن خرید

حالا این قضیه مونده بود رو دل مادرشوهرم،

چن روز پیش من و همسرم رفتیم واس کالای بزرگ مث تی وی و یخچال و لباسشویی مدلاشو دیدیم پسندیدیم گفتیم پولمون تکمیل بشه میایم یه جا همشو میخریم

دیروز ک رفتم پیش همسرم توی مغازه نشسته بودیم ک گف شنبه صب بریم خریدامونو بکنیم ب مامان و بابامم گفتم بیان،اینو ک گف اصن ی جوری شدم(پدرشوهرم خیلی حسابگر و خسیسه)خیلی ک میگم ینی واس وام همسرم ک ضامنش شده از همسرم ب همون مبلغ چک گرفته😀واسه همینم دوس نداشتم واس خرید باهامون بیاد ک مبادا اوقاتمو تلخ کنه.

یهو وقتی گف اونا هم میان ناراحت شدم  ولی گفتم باش،همسرم گف ناراحت شدی؟گفتم نه بابا

جــــان من است او😘

ولی تو خودم بودم همش فک میکردم ک بیان دخالت کنن عصبی میشم

اخه وقتی پولشو قراره شوهرم بده چ لزومی داره اونا باشن؟اگ میخاس پدرش بده ی چیزی...(میدونم نباید از پدرش توقع کمک داشته باشم ولی ب هرحال پدرشه،وضع مالیشم خوبه،چ اشکالی داره کمکمون کنه وقتی واقعا دستمون داره خالی میشه؟)

شوهرم گف دیدم دوس داشتن واس خرید عقد بیان نشده گفتم واس این خرید بیان

گفتم اوکی من دیگ برم خونه

داشتم میرفتم گف چیه خب ناراحتی ک قراره بیان؟یهو عصبی شدم گفتم اره چ لزومی داره بیان وقتی من انتخابمو کردمو پولشم قراره تو بدی؟

جــــان من است او😘

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

2731

خوب

وقتی بمیرم هیچ اتفاقی نخواهد افتاد...!!!نه جایی بخاطرم تعطیل میشود...!!!نه در اخبار حرفی زده میشود...!!!نه خیابانی بسته میشود...!!!و نه در تقویم خطی به اسمم نوشته میشود...!!!تنها موهای مادرم کمی سپید تر میشود...!!!دخترم تنهاتر...!!!و پدرم کمی شکسته تر...!!!اقواممان چندروز آسوده از کار...!!!دوستانم بعد از خاکسباری موقع خوردن کباب  آرام آرام خنده هایشان شروع میشود...!!!راستی عشق قدیمم را بگو اوهم باخنده هایش در آغوش دیگری،مراازیاد میبرد...!!!من تنها فقط گورکنی را خسته میکنم...!ومداحی که الکی از خوبی های نداشته ام میگوید و اشک تمساح میریزد...!!!و من میمانم و گورستان سرد و تاریک و غم همیشگی ام که همراهم میماند...!!!من میمانمو و خدا،بااحساس خجالتی که ای مهربان چرا همیشه مرا از تو و دینت ترسانده اند...!!!
2740

از پدرشوهرم دل خوشی ندارم،خونه طبقه بالاشو داده ب ما بشینیم حاضر نیس ی رنگ بزنه،همسرم خودش باید همه هزینه های تعمیرشو بده،خرج عروسیم با شوهرمه

وقتی عصبی شدم شوهرمم گف ینی چی چرا اینجوری میکنی؟

اونا ک نمیخوان دخالت کنن و فلان منم با عصبانیت اومدم بیرون،میدونم کارم و رفتارم اشتباه بود ولی واقعا حرصم گرف ک کاری برامون نمیکنن ولی میخوان همراهیمون کنن😐

وقتی اومدم خونه همسرم کلی اس داد ک ازت انتظار نداشتمو فلان،منم جوابشو دادم ک قبلش باید بهم میگفتی قراره باهامون بیان،مامان من چرا از این انتظارا نداره و فلان

خلاااااصه کلی بحث کردیم تهش همسرم گف کافیه دیگ تمومش کنیم بحثو میخام برم خرید واس مغازه.من همچنان ناراحت بودم ولی گفتم عب نداره دیگ کشِش ندم بحثو اونام بیان من ک انتخابمو کردم

ساعت حدودای ۵بعدازظهر ک شد ب مامانم گفتم بریم افطار رستوران؟هوس حلیم و کباب کردم😃گف ب محمد اس بده ببین میتونه واس افطار بیاد؟ک بهش اس دادم میتونی؟گف اره ولی شام بریم بهتره،دم افطار یکم سرم شلوغه.بعدش گفت زنگ بزن ابجیتو دامادتونم دعوت کن مهمون من

چون واس وام ضامنمون شده بود میخاست شیرینیشونو بده.۳۰۰‌تومن واس ی شام هزینه کرد ک منو شرمنده کنه.البته اصلااا ب روم نیاورد اشتباهمو😭😫

ولی کلیییی با این کارش شرمنده شدم😕😕😕

خیلی عذاب وجدان گرفتم ک اون با خونوادم این برخوردو کرد ولی من بخاطر ی خرید اونجوری بحث کردم باهاش😔

حالا چجوری جبران کنم واسش؟

یک تیر تولدشه میخواستم تولدشو با خونوادم بگیرم ولی پشیمون شدم

ب نظرتون خونوادشو شام بیرون دعوت کنم ب مناسبت تولد همسرم؟داداشاش و جاریم اینارو هم بگما

جــــان من است او😘
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687