خیلی بس شعور تر از این حرفان. داریم بابامو مثل گل نگه داری می کنیم. روزی نمی دونم چقدر بوسش می کنم خوذم برادرام چقدر قران می خونیم براش. اونوقت پیغام می فرستن بدید خودمون نگهش داریم. حالا بابام چیزیشم نیست فشار کار ی تو ماموریت اومد بهش. منمم وقتی خواستن بیان به همشون زنگ زدم اگه پاتونو گذاشتین اینجا قلم پاتونو خورد می کنم تا وقتی یاد نگیرید بعد از این همه سال مامانمو احترام کنید. کلا بلا کم سرمون نیاوردن