من با مادر شوهرم زندگی میکنم خیلی نوه هاش مزاحم میشن میان میمونن الان که امتحاناشون تموم شده روانیم کردن یکی ۲تام نیستن که،۲تاشونم پیش فعالی دارن به همه چی کار دارن باردارم هستم نمیتونم وایسم سر پا همش جم و جور کنم مادر شوهرمم فقط نگا میکنه حتی یه تذکر نمیده،همش یا تو یخچالن تا کابینت یا اتاق خواب تو کمد و میز،به همه چی کار دارن نمیدونم چیکار کنم.یکی از دوستام میگه دعا بگیر که کمتر بیان،بخدا ما خرج خودمونم به زور میدیم اینا دم به دیقه تواین گرونی اینجان مثلا میان به مادره سر بزنن منکه نمیگم نیان فقط انتظار دارم درک کنن.شوهرمم هی میگه خب چه اشکالی داره حالا بکی دو شبه هیچی نیست بدش میاد،نمیدونم چه کنم.الان خوابیدم اونا تو پذیرایی دارن میپاشن و میریزن خوابم ندارن😭😭😭😭 خدایا خسته شدم خسسسسسته؛
اگه امضام رو دیدی لطفا برای سلامتی بچه هام صلوات بفرست😘🙏
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
دله چیو نداری.زنداداش منم تو حیاط بابام بود ولی جدا بود خونه زندگیش واس خودش جدا اشپزی میکرد همه چیش ...
خدا کمکشون کنه،عزیزم از شوهرم بی خیال تر ندیدم بخدا.تو این یه مورد فقط به من میگه سخت میگیری.اخه خدایی من ارامش میخوام سخت میگیرم؟همینطوریشم تو خونه خودم راحت نیستم همش زیر ذره بین مادر شوهرمم چه برسه بچه هاشم دم به دیقه اینجا باشن،وقتی میگم اذیتم میگه تو کار نکن بذار خودشون کارکنن خونه مادرشونه خونه غریبه که نیست.اینو که میگه لجم در میاد،اما من دلم نمیخواد با کله برن تو فریزر من هرچی بخوان درس کنن هرکاری بخوان بکنن.خب شما خودتون خانوم خونه اید برای خونتون قوانین خاصی دارید مثلا چه ظرفی برای جلو دستیع یه چه غذایی رو میتونید درست کنبد یا چه مواد غذایی دارید،حتی حق اینم میخوان به بهونه بارداری ازم بگیرن.نمیخوام نظم خونم بهم بریزه نمیخوام اونا به جای من حتی این چیزارو تایین کنن،خستم خسته خدایا خودت به دلم نگا کن خودت کمکم کن،من فقط از شوهرم و مادرشوهرم میخوان یکم تذکر بدن؛نمیگم نیان بیان اما درس بیان و برن موند به دلم یه بار جاریم یا خواهر شوهرم به بچشون تذکر بدن انگار نه انگار ماهم ادمیم داریم زندگی میکنیم،
اگه امضام رو دیدی لطفا برای سلامتی بچه هام صلوات بفرست😘🙏
به نظر من ناراحتی تو ابراز کن با رفتارات اولش ناراحت میشن اما حساب کار دستشون میاد و دعواشون کن .دلیلی نداره حور بی ادبی بچه ها را تو بکشی .هر کاریو باید جا بندازی برای بقیه . منم تجربشو دارم که میگم .لزومی نداره چیزی نگی و خودتو زجر بدی
خب قفل می کردی عزیزم،وای نگو تورو قران داغ دلم ۱۰برابر میشه درکت میکنم خییییلی زیاد امان از این شوهر ...
نمیشه اخه اونجا دزد زیاد داره.دره اتاق خوابموقفل کردم کلیدمم گذاشتم همونجا حتی اونجام همش میرن.لباسام وسیله هام همه چیم اونجاس.حریم شخصی ندارم حمام میرن خونه من.منم داغونم بخدا.درکت میکنم منم رو وسیله هام حساسم.اصلا نباید برن سر یخچالت.حق ندارن.یخچال ک مال مادرشون نیست.فقط خودت نشون بده ناراحتیتو همین.جاریای من حیاطشون دیوار نداره از تو حیاط پدر شوهرم میتونی تو حیاط اونام بری.اونا ک اصلا اسایش ندارن.من حیاطم دیوار داره بعدشن من چون تو خونم لباسای باز میپوشم میدونن ک من راحتم قبلش در میزنن.اما خونه اونا همینجوری هرکی میره.بعدشم برادرشوهرام یا دامادشون که میاد خونم من عمدا چادر رنگی میذارم سرم.تا بدونن من راحت نیستم اونا میان😀یا اصلا شوخی نمیکنم باهاشون.زناشونم فهموندم که بدم میاد سر یخچالم برن.داد بزن دعواشون کن بگو تو اشپزخونه نیان تا میرن بگو چی میخاین اینجا جا بچه نیست.عزیزم اونجا خونته حق اشپزی ندارن.اونم تو خودت برو بهشون بده اما بذار خودشون اشپزی کنن و بشورن و تو فقط نظارت کن.اما اجازه نده بدون اجازت ب چیزی دست بزنن.