یه پسره دوطبقه پایین ما هست این اقا سرو گوشش میجنبه یه بار که من لپ تاپ دستم بود و اولین بار توی اسانسور دیدمش شماره داد گفت لپ تاپت خراب شد به من زنگ بزن خلاصه ماشالا نه یکی نه دو تا هر روز با یکی از دوست دختراش میومد خونه از توی خونه ش صدای سگ و پرنده میومد اپارتمان ۹۰ متری رو کرده بود باغ وحش خلاصه من که ازش میترسیدم فقط سلام‌میکردم و رد میشدم .حالا شنیدیم این اقا ازدواج کرده 😳
خ ب
این از هموناییه ک میگه بیا بریم یه سگ دارم روپایی میزنه نشونت بدم مواظبش باش 😂
شوهرم این اقا رو دیده بهش تبریک گفته یهو با حالت گریه گفته یکسال بدون زن تو این ساختمون بودم یه بار نشد زن یکی از همسایه ها واسم غذای گرم بیاره حال سر کوچمونم رستورانه خونه مامانشم دو کوچه پایین تره
نون و پنیر خارک
همسر نو مبارک😐
وقتی شوهرم گفت ناراحت بوده خنده م گرفت گفتم به من چه زن مدیر باید براش غذا میپخته
زمان قدیم دخترا آش نذری می بردن الان متاسفانه ....
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
29 ثانیه پیش
29 ثانیه پیش
30 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
