با سوهرم بحثم شد خونه پدرشوهرم.شوهرمم ول کن ماجرا نبود همش غر میزد و منو سرزش میکرد...بهش گفتم وا جرا نرمال نیستی درست رفتار کن...
یهو جلوی همه مادرش با لحن بدی گفت کیو میگی؟منم گفتم فلانی(شوهرم)
بعد شروع کرد تا من اتاق میرفتج پشت من غر زدن و قیافه گرفتن بزور ازم خداحافظی کرد منم ۱۰ ماه نرفتم .تا اینکه عید شد شب عبد منتظرم بود ولی گذاشتم روز چهارم ..خودش اومد جلوی در استقبالم
یه بار دیگه هم ۳ ماه نرفتم ادم شد تا حدودی