هر ده دقیقه میگه بریم دکتر میگم نه ....در همین حد😐
کار خاصی نمیکنه. هی میگم مریضم میگه نه نیستی
فکر میکنه با تلقین خوب میشم
میگه هی بگی مریضم بدتر میشه هااا
غذا از بیرون میگیره، داروهامو به خوردم میده، اگه تب داشته باشم پاشویه م میکنه، تند تندم چشماش پر میشه از اشک 😊
بزور میبرتم دکتر ی عالمه کمپوت و ابمیوه میگیره اگه خیلی حالم بد باشه کارو تعطیل میکنه کنارم میپونه
هر طوریم بشه میگه هیچیت نیست!
تمام دکترایه عالم رو به بالینم میاره
وای نمیدونی تمام خوراکیهایی ک رو دنیا هست برام فراهم میکنه چند نفر ماساژم میدن کلی ادم میان در اختیارمن
ای خواهر فقط میگه اماده شو بریم دکتر
بعدم هی نیگه قرصاتوخوردی بهتری
جوشونده هم بلده برام درست میکنه
اوجش۳روز اگر بگی دست بسیاه یا سفید میزنه خدایا توبه فقط غذا یا میخره یا از مادرش میگیره
وسلام
شوهر من فقط در حد پیشنهاد دادنه..
مثلا بریم دکتر؟؟
چای بزارم؟؟
شوهر من میگه قرص داری؟ قرص بخور زودتر بلند شی. بهش میگم گشنمه میگه هیچی نداریم چی میخوای؟ میگم پاشو یه چیزی درست کن میگه من گشنم نیست چنان میره رو مخت که به غلط کردن میفتم چرا مریض شدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
34 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
