دخترم ۴ سالشه خیلی به خونه ی عمش وابستس اخه ما تو یه ساختمان هستیم بخدا خسته شدم ۲۴ ساعت خونه ی اونه اونا بهش محل نمیدن گاهی پشت در بسته میذارنش عمش مدام منو صدا میکنه میگه دخترتو صدا کن شلوغ میکنه بقران خسته شدم با اشک دارم این تاپیکو مینویسم با دخترم صحبت کردم کلاس و باشگاه ثبت نام کردم مدام پارک میبرمش براش خوراکی های خوشمزه درست میکنم هیچ کدوم توی چشمش نیست حتی باهاش قهر میکنم پتوشو برمیداره و میره تا خونه ی عمش بخوابه افسرده شدم انقدر که به محبت کردن من بی توجهی میکنه با دعوا و کتک هم درست نشد که نشد پس من چیکار کنم
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
محکم جلوشو بگیر تو رفتارت ثبات داشته باش یک هفته مقاومت کن جلوش به عمه اش هم بگو در و به روش باز نکنن بچه وقتی میبینن بزرگترا تو نظرشون ثابت نیستندمقاومت میکنن یه هفتهدلت واسش نسوزه
پسرمنم وقتی پنج سالش بود صدای بچه ها رو که از کوچه میشنید گریه میکرد که منم برم پایین درو قفل میکردم یا میگفتم اگه بری شب و باید بمونی تو کوچه نمیزارم بیایی خونه میترسید نمیرفت