من کل شرکت شوهرمو پدرشوهرم کفت
پونصد تا سکه و صدتا گل رزم شوهرم اضافه کردجون قبلش دوست بودیم ازمهریه دخترای فامیلپرسیده بود منم کفته بودم کفت نمیخام جیزی کمتر از بقیه داشته باشی گل رزم چون دوست داری مهرت میکنم
پدرشوهرم مخالفت کرد داشت دعوا میشد البته بین خودشون ک شوهرم بدجور روحرفش وایساد مادرشوهرم واسطه شد دگ همون شد مهریه