به جرم داشتن بیماری دو قطبی نمی تونم ازدواج کنم گرچه دکترم اجازه داده ولی در جامعه ما پسرها قبول نمی کنن یا بعد از مدتی می خوان جدا شن چون یه مرد نمی تونه این طور زندگی کنه می خواد زن شاد داشته باشه ولی اگه مردی دو قطبی باشه ممکن هست زن زندگی کنه کار و درسم رو رها کردم خیلی تلاش کردم حفظ شون کنم ولی نتونستم بیماری قوی تر بود و قضاوت شدم و زخم زبان ها شنیدم چرا تنبلی چرا درس نمی خونی چرا سرکار نمی ری زن باید دستش تو جیبش باشه چرا ازدواج نمی کنی سنت بالا میره ها خستم از همه چیز خسته...برام دعا کنید راهم رو تو زندگی پیداکنم در این ماه مبارک رمضان و غروب آفتاب من هم برای آرامش شما دعا می کنم التماس دعا
من همونی هستم که با بزرگترین ترس زندگیم رو به رو شدم بیماری که هیچ کس درک نمیکنه بدتر از سرطان باخاک یکسانم کرد وتاابد باهام هست!