بچها من سر حرف نامزدم که 5سال پیش گفته بود یه خریت کردم و عصبی شدم و به بابام اینا گفتم این چشمش دنبال دخترای فلانیه .بابامم عصبی شد گفت این چه بوده که بخواد چشمش دنبال کس دیگه باشه حالا نامزدم قسم میخوره میگه این حرفو نزدم با خودم گفتم اگه قصدی داشته که یادش میموند.نانزدم راه دوره اینجا نیس..من زندگیمو دوس دارم اونشبم نمیدونم چم شد اینکارا رو کردم .حالا خودمون اشتی کردیم ولی بابامو چیکارش کنم اخه گفت به داداشم که بهش بگه دیگه حق پاشو بزاره خونمون نداره.خانوما سرزنش و اینا نمیخوام فقط راهنمایی که چ کنم
ببخشید خانوما
خراب کردی
خودت یجوری پیش بابات ماست مالیش کن
من درست متوجه نشدم یعنی الان 5ساله پدرت نامزدتو نبخشیده 5ساله نیومده خونتون؟؟
من بودم میگفتم که از لجم این حرف و زدمو واقعیت نداره به مادری خواهری بگین که به باباتون بگه و معذرت خواهی کنین .هیچوقتم مسائل و مشکلاتتون رو به بزرگترها نگین تا لحظه ای که نتونستین حل کنین نه که حرفای خاله زنکی کی چی گفته چی شده بعدش میشه اینکه شما آشتی میکنین بزرگترا نمیبخشن
بگو باهاش بحثم شده بود الکی اینجوری به شما گفتم.رو حرفت هم وایسا محکم که الکی گفتم.اگر هم گفتن چرا بگو چون باهاش بحث کرده بودم میخاستم پیش شما خرابش کنم
خب تعریفشو بکن که دوستم داره اینو اونو برام خرید میبرتم رستوران میگه خوشحال وخوشبخت با من ازدواج کرده بگو مرده خوبیه سر به زیره بهم خیلی توجه داره حساااابی هندونه زیر بغلش بذار
دیگه هم دعواهاتونو نگو واسه بابات اینا
بگو از دستش ناراحت بودم ومیخواستم پیش شما خرابش کنم تا نامزدی به هم بخوره.
حالا هم اگه شما بخواین به هم میزنم ولی اون حرفو نزده.
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
21 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
26 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
