هزار بار گریه کردم ولی همش میترسم . یبار میگم حتما خدا دوسم داره و بخشیده که همچین پسر خوبی سر راهم قرار داده. یبار میگم نکنه پسر خوبی نباشه و عذاب کار گذشتمو تو آینده ببینم
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
ما شهرامون جدا بود خیلی کم همو میدیدیم ولی مرتب چت و تصویری و زنگ بود 3روز قبل کاتم اومد رفتیم سینما شام خوردیم قرار بود بیاد خاستگاری عید یا تابستون ولی...
تنها غرور است که انسانیت را به باد میدهد. ما از مشتی خاکیم و به آن برمیگردیم.
ما شهرامون جدا بود خیلی کم همو میدیدیم ولی مرتب چت و تصویری و زنگ بود 3روز قبل کاتم اومد رفتیم سینما ...
ما هم دور بودیم از هم . کلا چهار بار اومد دیدنم ولی چون خیلی دوسش داشتم هر چی خواست انجام دادم. فک میکردم اونم مث من ب آیندمون مطمئنه ولی نشون داد ک نبود
هر بار ی دلیل . کاملا مشخص بود همش بهونس. مثلا با شغلت مشکل دارم. یا اگه بیای تو خونواده ما ممکنه بهت توهین بشه و من نمیخوام شانت از بین بره . ازین چرت و پرتا
ما هم دور بودیم از هم . کلا چهار بار اومد دیدنم ولی چون خیلی دوسش داشتم هر چی خواست انجام دادم. فک م ...
میدونم چی میگی خیلی شبیه منی اونم تو رو ب رابطه مطمئن کرد ک تن ب خواستش بدی چقد بدم میاد از این مسرا ایشالا خدا سرشون بیاره نگران نباش خدا بهترشو سر رات قرار داده
تنها غرور است که انسانیت را به باد میدهد. ما از مشتی خاکیم و به آن برمیگردیم.
درکت میکنم عزیزم اینا مث همن واسه تو هم اولش سرد شد و رابطشو کم کرد بعد کات کرد یهویی؟ بعد اخرین بار ...
نه ما خیلی باهم خوب بودیم. حتی این حرفشو چن ماه بعد آخرین دیدارمون زد. فک کنم اون شب تو خونشون دعوا هم شده بود. شاید اصلا حرف منم پیش اومده. آخه خونواده هامون در جریلن بودن ک همو دوس داریم و با هم در ارتباطیم ولی نمیدونستن ک همو میبینیم فک میکردن در حد تلفنیه
ایشالا عزیزم. دیروز اومدن خواستگاریم و باهم حرف زدیم خیلی پسر خوبیه . از دیروز به گلی ک واسم آورده و گذاشتمش رو اپن هی نگاه میکنم و نگران میشم ک نکنه نتونم تو چشماش نگاه کنم بخاطر گذشتم. ولی با خودم عهد کردم همه جوره تلاش کنم واسه خوشبختی جفتمون