قوم شوهر😄😄

نه دیگه بزرگ شدم آروم شدم😂

هیچی دیگه الان مث چی ازش حساب میبرن 😂😂😂😂

ولی جدی من بدم اومد از کارش هرچقدر بدی کرده باشن نباید میزدشون 😂

خوب بوده با اینحال اومده گرفتت واسه پسرش

وای آره من دو سه تا دیدم

ولی یکیش عروس همسایمون بود خونه قبلی که می نشستیم بیچاره خیلی تو سری خور بود دوتا خواهرشوهر دو قلو داشت تا حرفشون میشد با مادرشوهر میریختن سرش و میزدنش یه بار اوردیمش خونه خودمون 

همسرم و برادرش یه دفعه یه دعوای حسابی کردن سر بچه برادرش 

جالبه من قبلش گفتم ب همسرم دخالت نکن ب ما مربوط نمیشه و حتی بحثمون شد بعد برادرش تو دعوا گفته بوده تقصیر زنته اینا همش😐 البته من تو دعواشون نرفتم کلا جایی دعوا باشه نمیرم ولی جاریم گفته بوده خودش نیومد فقط شربه پا کرده 😂 اینارم یکی از جاریام اومد گفت😆

گول خورد فکر کنم😁

😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂🤣😂😂😂🤣😂😂😂😂😂😂 اون که دمش گرم عجب سلیطه ای بوده ولی من مشکلم اینه روم نمیشه حتی یسری جاها جوابشون رو هم بدم ولی تو خیالم همیشه جواب میدم یعنی غایب جوابم😅😅😅

اره یکی ازفامیلا دست انداخت توچشم مادرشوهرش چشم مادرشوهرش که به خاطر دیابت مصنوعی شده بود را دراورد وزدش.الان تاج سره.خاک توسراون پسره😓😓😓

خواهرم و زن داداشم هر روز باهم کت کاری دارن 

البته از نوع ماساژ 😊😆

 باهم باردارن میرن پیاده روی بعد میان ‌‌پاهای همو ماساژ میدن

یا خدا چه عروس بدییییی حالم بد شد از این همه بی احترامی 

پس فردا سر خودش میاد 

مادر شوهر سابقم منو زد پرتم کرد از خونه بیرون .افتادم رو پله ها همسایه هاشون اومدن کمکم بلندم کردن.کمرم آسیب دید.‌هنوزم که هنوزه بهپعد ۱۰ سال کمرم درمان نشده

منم همینطور بخدا 

بچه که بودم دیده بودم مامانم مادرشوهر و جاری و خواهرشوهرشو می زد ماشاالله به مامانم من جراتشو ندارم 

اره زنداییم داییم رو از پله ها پرت کرد پایین ما اون پاین به داییم اب قند میدادیم یهو عین قلدر اا زنداییم اومد پاین خالم نزدیک دستش بود موهاشو کشید هولش داد تو حوض این قضیه مال 20سال پیشه

وطلاق گرفتن

بابای من خیلی ریزه میزه و قد کوتاهه شوهرم قدبلند بعد یبار بابام یقه شوهرمو گرفته بود میخواست بزنه تو صورتش شوهرمم فقط دست بابامو گرفته بود خیلی صحنه خنده داری بود😑😑😑