زن یکی از اشنا هامون با مادرش صبح رفته بود جلو در خونه مادر شوهرش.خواهر شوهرشم اونجا بود.
با مامانه گرفتن تاااا می خوردن اینا رو زدن
که غلط میکنید رفت و امد میکنید با من
یه بار دیگه شمارتونو ببینم رو گوشی شوهرم زندتون نمیذارم
با افتخار تعریف میکرد
بعدش بردمش ازش تعهد گرفتم.که دیگه حق نداره خانوادشو ببینه
خدایی زندگیه ساخته؟
حالم بهم خورد از زندگیش
ادم 2 روز زندس
رفت و امد نکنه چکار کنه؟
حالا با شوخی و خنده یا با دعوا و داستان