گل مهرم تصادف کردم

دست شوهرت اونجا چکار میکرده 

عزیزم شکر انشالله ب حق شادی امشب اهل بیت 

شادی ب دلت برگرده، امشب تولد کریم اهل بیته از صمیم قلبم دعا میکنم خنده رو لبای خودتو ودخترت بشینه ب کرم امام حسن انشالله 

فکر بد نکن از دلهره دستشو گذاشته بود

تاپیک جریان نی نی دار شدنمو بخون

اون شب خیلی شب خاصی بود همش نکران بودیم 

گل مهر؟عروسمو دیدی؟رفتی ببینیش؟بیا خبر بده

اوه عاشق اینجور تاپیکام الان میرم میخونم 

قربونت برم 

زیادم طولانی نیست حوصلت سر بره دو صفحه هستش

مرسی گلم وقت میزاری 😘😘

خوندم عزیزم ایشالا ۱۲۰ سال زیر سایه پدر مادرش شاد و سلامت زندگی کنه عزیزم 

یاسمین که دیگه افتاده رو غلطک سلامتی 

خدا رو شکر 

اما خود مادر یاسمین خسته شده 

روح و روانش جسمش 

اذیت شده 

برا همین با کوچکترین مسئله 

مثلا میگن تب کرده 

نا امید میشه 

گلمهر بانو شما خسته ای 

توانتو از دست دادی سعی کن یه جورایی استراحتتو بیشتر کنی 

مخصوصا دوش گرفتن خیلی کمکت میکنه و ریلکس میشی 

یاسمین خوب شده 

سلام گلمهر جان یکی از آشناهامون به خاطر تصادف 27 روز تو کما بود وقتی به هوش اومد نمیتونست درست راه بره وحرف بزنه ولی بعد از 2،3 ماه خوب شد ان شااله دختر گلت زودتر خوب میشه

گلمهر خانوم سلام

دخملک نازمون گفتاردرمانی میکنه الهی خدا نگهدارش بشه روند گفتار درمانی یعنی اینکه اینقدر خوب شده که میخوان باهاش حرف بزنن و حرف بزنه فسقلی جون. خداروشکر. 

خواهر خوبم استرس نگیر و نداشته باش یه دنیا دعا پشت سرت هست. قوی باش مث یاسمین بانو. دخترت ماشالا ماشالا قویه مث مامانش میمونه

تشنج خیلی مورد حادی نیست نگران نباش. به خودت مسلط باش و امیدوار به لطف و عنایت خدا.

انشالله از امروز روز میلاد امام حسن علیه السلام تا شب قدر پرونده سلامتی و تندرستی دخترت رو میگیری و میرید خونه و کنار هم هستید. 

حافظ میگه:

چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی

آن شب قدر که این تازه براتم دادند 

اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل الفرجهم.

خودخوری‌نکن درست میشه همش‌میگذره بعد از ثابت شدن حالش تشنجم از بین میره شاید یه دارو هایی هم خب‌بعدا باید بهش بدید صد در صد رسیدگی هایی میخواد ولی خدارو شکر پیشته خدا بهت دوباره بخشیدش با رسیدگی‌و صبر و امید درست میشه 

اخی عزیز دلمممم😢😢

گل مهر عزیزم دختر من خیلی زود و با وزن کم و مشکلاتی بدنیا اومده بود زیر اکسیژن و ... خلاصه این بچه هر روز وزنش کمتر میشد و توان تحمل چند قطره شیرم نداشت دکتر بهم‌مبگفت دستاتو خوب بشور بعد اروم دست بکش به پاهاش دیدن داره تاثیر میذاره میذاشتنش مثل بچه کانگارو توی لباسم اینجوری کم کم جون گرفت و انگار امید واسه زنده موندن پیدا کرد سوراخ قلبش ترمیم شد چشماش باز شد دیگه شیر میخوردالبته گاواژ میکردن یک ماه ولی دیگه بالا نمیاورد.

خلاصه خیلی تاثیر داشت تو روند بهبودش تو هم اگه میتونی سعی کن تماس پوستی زیادی باهاش بر قرار کنی شاید تو روند بهبودش موثر باشه.

ان شالله بزودی صحیح و سالم برش میداری میبریش خونه.