کلیپس😑ضدافتاب رنگی انقد میزدم فقط سیاهی چشام معلوم میشد 😕روم نمیشه یاداوری کنم ازخودم خجالت میکشم
من یادمه ۱۲ سالم بود عاشق پسر یکی از اشناهامون بودم وقتی میرفتیم خونشون به خودم گلاب میزدم تا بوم بپیچه🤢🤢🤢
الان که یادم میاد میخوام خودمو دار بزنم🤕🤕😖😖😁😁
من مژه هامو آب دهن میزدم آخرشو پیچ میدادم 😂😂😂😂😂😩😩😩😫😫😫😫😫 فرق باز میکردم ژل میزدم میچسبوندم کف سرم 😂😂😂😂😂 لبامم گاز میگرفتم که همش قرمز بمونه😂😂😂😂😂😂😂😂
الان دهه نودیا ارایش کامل دارن😂
نصف شب یواشکی بیرون رفتن
من ابتدایی بودم سریال اؤ یک فرشته بؤود دیده بودم فکر میکردم منم شیطانم با بقیه متفاوتم
عطر مشهد میزدم تو کلاس فک میکردم ته کلاسم😂
یا ی دمپایی لاانگشتی مجلسی ک بنداشو باید به پامیبستی.داشتم اونم ازخالم گرفته بودم☹☹همه جامیپوشیدم .اسمش مجلسی بود😂😂😂
من کلاس کاراته می رفتم با یکی از هم کلاسیهای مدرسه اول دبیرستان بودیم وقتی از مدرسه بر می گشتیم باید از یه کوچه خلوط رد می شدیم می زدیم با لگد آینه بغل ماشینها رو می پروندیم🙈🙈🙈
خدا منو ببخشه اون موقع نمی دونم چه شیطانی تو جلدم بود نمی فهمیدم چه کار بدی می کنم خیلی شر بودم الان یه وقتا مامانم یاد اون موقعهام می افته اشک تو چشماش جمع میشه😓😓😓
شلوار لیزری یادتونه؟؟
من داشتم😂😂
من به سیبیلام پنکک میزدم😑بعدم برق لب میزدم با همون اوضاع
اما دیگه از ۵ ام دبستان به صورت رسمی سیبیل هارو بند انداختم😑
من مانتو خفاشي ميپوشيدم با شال سبز سيدي. اواخر دهه هفناد مد بود😑😑😐موندم فازمون چي بود😂😂😂
من سوم راهنمایی ک بودم پنجاه من سیبیل داشتم بعد بیرون ک میخواستم برم با اعتماد ب نفس کامل یک خط لب قهوه ای سوخته میکشیدم... ازنظر خودمم خیلی شیک بودم ارواح سیبیلام😑😑😑
وای یه سری خاطرات عالی بود دمتون گرم ❤😅
