2737
2739
عنوان

اوووخی دلم برا مادر شوهر سوخت 😒

| مشاهده متن کامل بحث + 1142 بازدید | 61 پست

درک و فهم این مادر ستودنی ست...

واقعا هم جا داشته که یه عروس فهمیده نصیبش بشه🌹

کاااش این بهار خدا، خدایی را در حقم تمام کند و تو را به من عیدی دهد. 🌸🌸     دیگه منتظر نی نی نیستم... خداحافظ نی نی. بهار 400


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ازمایشه بارداریتو اونا خبر دارن!!

بله چون ازمایشگاه خواهرشوهرم رفتم 

زن ها از عادی شدن، تکراری شدن، از مثل روز اول نبودن می ترسند! زن ها را مثل روز اول دوست بدارید.
2731

مادر شوهر من تا شوهرم میره اونجا میخواد ناهار شام نگهش داره.ولی شوهرم زنگ میزنه همیشه به من میگه بیام دنبالت بیای اینحا ناهار بخوریم.یا کلا میگه نه خونه هانیه منتظره.خوبه که مادرشوهرت درک میکنه

2738

برعکس مادرشوهر من همش زنگ میزنه به شوهرم میگه یواشکی بیا ببینمت یا ناهار تنهایی دعوتش میکنه اوایل ازدواجمون شوهرم میرفت ولی وقتی فهمیدم دیگه نذاشتم بره 

خیلی عجیبه میخواد فقط پسرشو تنهایی دعوت کنه انگار من غریبم

کاربری دست یه نفره 😜 اونایی هم که میگن کاربریشون دو نفرست دروغ میگن در جریان باشین😎بدرود😎
بنده خدا ترسید شوهرم اونجا غذا بخوره بیاد خونه دعوامون بشه 

😂😂😂

عاخی😍

راز موفقیت ت  بگو بچه ها یادداشت کنیم :|

دفتر خاطرات 6 سال قبلمو پیدا کردم :) همش نوشتم کاش من و علی تا آخر عمر با هم بمونیم :|                  حالا نموندنمون هیچ :(          چرا هر چی فکر میکنم یادم نمیاد علی کیه ؟  :/
چیکار کردی راستش رو بگو 

یکی دوبار دعوامون شد و گفتم خانوادت دخالت دارن😞

زن ها از عادی شدن، تکراری شدن، از مثل روز اول نبودن می ترسند! زن ها را مثل روز اول دوست بدارید.
بنده خدا ترسید شوهرم اونجا غذا بخوره بیاد خونه دعوامون بشه 

من گاهی غذا درست میکردم، منتظر شوهرم میموندم بیاد بخوریم! 

بعد میومد میفهمیدم رفته اونجا، غذاشو هم خورده!!! 


در حالیکه پدر شوهرم اگه میخواست با ما غذا بخوره زنگ میزد از زنش اجازه میگرفت! 

مادر شوهر من ناهار و شامش بار باشه تعارفت نمیکنه بمونی 

ما بعد دوماه رفتیم انقدر بی احترامی دیدم سر این شام و ناهارش که بدم میاد از خودشو خونه زندگیش

خدا همسرت و مادر پدرشو برات از این که هست مهربون تر کنه❤️

بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   niهانیتاha  |  11 ساعت پیش
توسط   mahsa_ch_82  |  12 ساعت پیش