حتما در مورد قانون کارما شنیدین. حتی تو قران هم مصداقش این ایه هست که هرکس ذره ای کار خوب کنه نتیجه اش رو میبینه و هر کس ذره ای کار بد کنه باز هم نتیجش رو میبینه. اما ما ادمها بعضی وقتها خیلی شجاعانه دل میشکنیم انگار که به این موضوع اعتقادی نداریم. حالا دو مورد کارما که توی زندگی خودم پیش اومده رو میگم براتون
مادر من یه بیماری داشتن که توان حرکت رو ازشون گرفته بود. ظاهرا یک خانومی که الان یادم نیست کی بوده گفته بوده که اقای فلانی ( پدرم) خیلی مرد خوبیه و حیفه که پاسوز زنش باشه. خودش حاضره براش یه زن خوب پیدا کنه. این هم به گوش مادرم رسیده بوده و واقعا دلش شکسته بود. البته پدر من عاااشق مادرم بود و تا مادرم زنده بود عاشقانه پرستاریش کرد و پاش موند. اما از قانون کارما بگم براتون که ظاهرا شوهر اون خانم بهش خیانت میکنه و اون خانم از شوهرش جدا میشه.
مورد بعدی در مورد یکی از خاله هامه. مدتی من و خواهرم مهمون خالم بودیم. یه بار دیدم خواهرم با حالت گریه اومد پیشم و بهم گفت شنیده که خاله و دخترش با هم حرف میزدن و میگفتن اینا میرن دستشویی خوب سنگ و نمیشورنو این حرفا. حالا من و خواهرم اینقدر به این چیزا مقیدیم که نگو. من هم خیلی دلم شکست و به خدا گفتم که این دوتا رو واگذار به خودت کردم که تهمت زدن بهمون. وقتی از خونشون رفتیم خونمون چند روز بعد خاله زنگ میزنه که به خدا بودن شما برکت خونه ما بود و از وقتی رفتین دارم بد میارم. دیروز مهمونی یه شهر دیگه دعوت بودیم من شکمم بهم ریخته و حالت تهوع داشتم. هر بار میرفتم دستشویی کلی گند میزدم به در و دیوار. حسابی آبروم رفته پیش صاحبخونه. طفلک خبر نداشت که کارما یقیشو گرفته.
شما هم بگین