هر چه کنی به خود کنی

من یکی مسخره ی گوشیم کرد( اونموقع گوشیم ساده بود) به هفته نکشیدبه گوشم رسیدکه گوشیش سوخته 

مادر بزرگم به مادرم گفته بود لیاقت نداشتی برات عروسی بگیریم پنج تا دخترش عروسی کردن هیچکدوم شوهراشون براشون عروسی نگرفتن

استاد تز ارشدم امد جلوی دفاع ام را بگیرد که بورس دکترا از دست بدهم سرطان گرفت مرد 

مادرشوهرم انقدر سر تصادف ماشینمون که پسرش دستش خالی بود نمیتونست درست کنه تکه گفت تا ماشین خودشون نابود شد

در حق من خیلی ظلم شده ولی خیلی خو شبختن 😢😢😢😢

خواهرشوهرم تو دعوای شوهر و مادرم اتیش بیار شد و باعث شد دعواشون جدی بشه و شوهرم منو از رفتن به خونه مادرم منع کنه

الان دوماد خودش سر هیچ و پوچ باهاش دعوا کرده و تا الان ۶ ماهه که نزاشته دخترش بره خونش 

دیروز به شوهرم گفته نکنه مادرزنت نفرینم کرده

منم گفتم باید بره از خود مادرم حلالیت بگیره

شما ها دیگه خیلی خاص هستین که هر کسی هر حرفی بهتون بزنه سریع جوابشو میبینه و شما هم مطلع میشید.

ما که میگذریم از حرف ها و خبردار نمیشیم کسی اتفاقی براش افتاده یا نه.

خیلی ها در حق من ظلم کردن

یا حرفی زدن که دلم خیلی شکسته ولی اصلا ندیدم که تقاص پس بدن اتفاقا روز به روز بهتر میشن

وقتی من دنیا اومدم عمه ام به بابام طعنه زده بوده که اره زنت دختر زاییده و فلان پدرم خیلی دلش شکسته بود همیشه میگفت یادم نمیره اونروز که این حرفو بهم زد

بعد از اون عمه ام خودش یه دختر زاییده

و هر شیش تا نوه اش هم دخترن

منم هرکی دلمو شکست و بهم لطمه وارد کرد عینشو دید جلو چشمم 

بخدا میان درد دلاشونو براخودم میگن اول خیلی دلم برلشون میسوزه بعد که یادم میاد میبینم وای این آدم همین بلا که سرش اومده دوسه سال پیش سرمن اورده بود 

کاش همه چی زندگی اینقدر عادلانه بود من که تا حالا همچین عدالتی رو ندیدم

برای منم دعا کنید تقاص دادن طرفو ببینم

چجوری آه میکشین که انقدر زود جواب میگیرین 

من که سر ازدواجم سر دانشگاهم سر کارم و حالا هم حامله نشدنم هم پشتم خیلی حرف شد هم تیکه بهم انداختن خوب و خوش و سرحال هم دارن زندگانی میکنن

مامان من عروسی که کرد۲۳سالش بود زنعموم به مامانم میگفت ترشیده بودی چون خودش ۱۶سالگی ازدواج کرده بود مامانمم دلش شکسته بود دختر عموم که خیلی هم دختر خانوم و زیبا و با شخصیتیه تو سن ۳۲سالگی با یه پسر ۷سال کوچکتر از خودش ازدواج کرد فعلا هم بعد سه سه سال هنوز بچه دار نشده مامانم ناراحته میگه من فقط دلم از خودش شکست چرا سر دختر اینطور شد 

واي من از اوناييم كه با كوچك ترين كارم تقاص پس ميدم حتي مسخره ترينش چندشب پيش چندتا پسر مزاحمم شدن منم بشون فاك نشون دادم اولين بارم بود از بس عصبي شدم بعد فرداش ناخن همون انگشتم عفونت كرد هنوزم دارم درد ميكشم