دیشب یه دفه حرف دوستم یادم افتاد که گفت رفته خونه برادرش برا چشم روشنی بچه و تا شب پیش زن داداشش مونده میگفت که جلوی چشمای دوستم شوهره بخیه های زنشو نگاه کرده و نوارشو عوض کرده میگفت سرشو پایین انداخته ولی ناراحت شده از کارشون بعضی کاربرا اومدن تو تایپک حسود حسود راه انداختن واقعا فازشون چیه اینا