2737
2734
عنوان

پناه بر خدا ....

726 بازدید | 33 پست

ما ديشب رفتيم خونه دوست نامزدم ...بعد من ديروز صبح سر كار بودم بعدم بيرون بوديم و كلي رآه رفته بوديم و ...خسته بودم ... بعد خونه أوتا كه بوديم اخر شب همه رو مبل نشسته بوديم و هر كي سرش تو گوشي بود و ...لينا يه پسر كوچولو ٣ ساله دارن 

بعد نامزدم داشت با اين بچه بازي ميكرد ...خدا شاهده منم دوسش دارم اصلا تو حال و هواي خودم بودم و خيلي خسته بودم خيلي خيلي . به نامزدم گفتم عزيزم بريم .. بعد يهو دوست نامزدم گفت چتونه؟ حال و حوصله ندارين ! گفتم نه فقط خسته ام به خدا 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2728
2738
حالا امروز ز زده كه دوستم ز زده و گفته سارا ديشب ناراحت شده و تو با بچه ما بازي ميكني اون حسوديش ميش ...


نامزدت چی‌گفته؟!


باید همون لحظه میفهمونده ک حرف دیروزش شوخی‌بوده.

یادم تورو فراموش..
حالا امروز ز زده كه دوستم ز زده و گفته سارا ديشب ناراحت شده و تو با بچه ما بازي ميكني اون حسوديش ميش ...

عییییییییییییییییش چه ادامای عقده ای پیدا میشه.حالا مثلا تو خوشت نیاد از بچه اونا مگه زوریه باید حتما عاشق بچه شون باشی.

توهم بگو اینا دیگه خیلی دنبال بهونه بودن که اینو میگن

من همونیم که ناخواسته باردار شده بود🥴 تمام آینده رو فقط برای پسرش برنامه ریزی کرده بود و نمیتونست عضو جدیدو بپذیره😓 افسردگی گرفته بود هیچ جوری با بارداریش کنار نمیومد😖 دنبال دارو و روش های سقط بود😭،الان همون جنین ناخواسته به دنیا اومده 😊یه دختر به زیبایی و سفیدی فرشته ها🥰.اون روی شوهرمو با اومدن دخترمون بعد از ۸ سال زندگی مشترک تازه دیدم 😆جوری قربون صدقه ی دخترمون میره و تو آغوش میگیرتش که باورم نمیشه این مرد همون شوهر  خجالتی و کم عاطفه است که  به زبون اوردن احساساتش خیلی براش سخت بود😮،باشه. هر روز میگم خدایا هزار مرتبه شکرت که این فرشته کوچولورو به ما دادی(مادر بزرگ یکی از شاگردای دوسال پیشم بعد از دوسال بی اطلاعی از هم خواب دیده بود توی تاریکی توی یه خونه چراغ سبز روشن بوده از ادما میپرسیده این خونه کیه بهش میگفتن خونه خانم معلم طاهاست.مادر بزرگ طاها صبح بلند میشه به دخترش زنگ میزنه میگه مامان امروز حتما به معلم پسرت زنگ بزن احوالشو بپرس این خوابو دیدم حتما چیزی هست.تو اوج ناراحتی من و تصمیم جدیم برای سقط این خانم با تعریف کردن خواب مادر ساداتش منو از حماقتی که میخواستم بکنم منصرف کرد.دعای خیرم همیشه بدرقه راه عزیزان مادر بزرگ طاها خواهد بود.🌹💝(اگر به قدر یک جمله تونستید کسی را از خواب غفلت بیدار کنید دریغ نکنید شاید یک جمله شما زندگی بخشید به کسی💝💝💝💝) )الهی لحظه لحظه ی  زندگی تک تکتون  پر از اتفاقای ناخواسته شیرین و پر از ارامش مث شیرینی اتفاق ناخواسته ی ما باشه.        خداوندا به اندازه تمام هستی شکرت .                    
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   mahsa_ch_82  |  12 ساعت پیش
توسط   niهانیتاha  |  10 ساعت پیش