یاز با هازان (خزان) ازدواج میکنه
سلین میمیره
یاسین هم برمیگرده با اجه پسرشونم سالم دنیا میاد
گوکهان و یاسیمن هم باهم خوب میشن
هازیم (کاظم)دیوونه میشه می برنش دیوونه خونه
یاسین به اجه میگه منو ببخش بریم با پسرمون بیرون اجه هم داره برای دانشگاه درس میخونه میگه شاید یه روزی
نیل هم با یه پسری ازدواج میکنه سینان هم افسرده میشه و کشتی خواب