همین نیم ساعت پیش از خونه عمه ام برگشتم نوه اش اونجا بود یک جوجه خیلی کوچولو هم اونجا بودش این نوه اش هم هی جوجه رو میبرد بالا مینداحت با مخ پایین یا میخواست برش داره فشارش میداد عصبانی شدم کلی گفتم جوجه رو ندید دستش گفتن نه بابا چیزی نمیشه که بچم داره بازی میکنه اعصابم خورد شد دو سه باری پاش رو داشت میزاشت رو جوجه ی بارم زد تو سرش
انقدر عصبانی شدم که نگو اخرش با کلی حرف زدن و اینا جوجه رو ازشون گرفتم بردم دادمش دختر همسایه پایینی که 14 سالشه
آخه برای چی دقیقا جوجه برای بچه میخرید؟اون جوجه بدبخت هم حس داره بچه هم ممکنه سهوا آسیب بزنه جدا از اون بچه از کودکی حیوون ازاریو یاد میگیره