آره 🙂اصن نمیدونم چرا اینقدر خل بودم
مثه خانوم جلوش نشسته بودم و به شرایطش جواب مثبت میدادم
انقد شخصیتش بود با جوراب سوراخ اومده بود و لباسهای معمولی که هزار بار تو کوچه دیده بودمش آخه همسایه بودیم
بعدها گفت خواستم بدونی من همینم که هستم
بار اول که رفتم خونشون شلوار راحتی که پاش بود از جگر زلیخا سوراخ سوراخ تر بود
وضعشونم خوبه ها اما یک ذره برا نامزدش ارزش قایل نبود که به خودش برسه