اصلا نفرینهاش بی معناست. دنیا همین جور الکی نیست که یک آدم خل و چل و دیوانه مثل ایشون دست به آسمون بگیره و یه چرت و پرتهایی بکه (دعا یا نفرین) و بعد هم اون اتفاقات بیفته. این آدم اصلا حتی نمیخواد بشنوه که مشکل از کجا بود شاید تونست ده سال دیگه خودشو درست کنه. خیلی وضعیتش خرابه!!
یک ثانیه وقت و فکرت را برای همچین دیوانهای تلف نکن. اصلا حتی جواب نده و توضیح نده. بگذار توی دنیای داغون خودش بمونه که دلیل هیچ چیزو نمیفهمه. یه چیز فرعی پیدا میکنه و فکر میکنه مظلومه و غیره...بخواهی براش توضیح بدی بدتر دوباره گیرت میاندازه. از این به بعد هم هر کسی رو برای خواستگاریت راه نده. حتی قبل از قبول اینکه بیان یک تحقیقی بکنید. این آدم با این وضعش همون اول توی تحقیق معلوم میشد.
نه اینکه بیایی آدرس خونه و شماره تلفن و غیره را به هر آدم ناجوری بدی. پس فردا از خل وضعی امد تو خیابون سراغت یه بلا سرت آورد چی؟ آدم نباید حتی نشناخته به کسی سلام کنه! چه برسه به خواستگاری راه بده.