ببین، برای عقد من هم شرایط سختی بود...
هنوزم یادش میفتم حیرت میکنم!
ک واقعا چرا؟
اما الان ک 6 سال گذشته سختی های اون روزا کمرنگ شدند... با اینکه هیچ وقت دلم نمیخواد برگرده ولی هرچی بود گذشت...الان بیشتر خوشی های اون روزا یادم میاد تا تلخی هاش... مگر اینکه زوم کنم...
اگه بخوام بگم منم هم برای عقد و هم برای عروسی خیلی مسائل اینچنینی ک میگی برام پیش اومد... بدون وجود کرونا!
و فقط من یا تو نیستیم!
ب مرور زمان همه چی درست میشه عزیزدلم...
سلام ملکه های عزیز هر روز دارم بهتر میشم بچه ها تو عقد با فامیل های همسرم مشکل داشتم اما الان برعکسه من بیشتر از شوهرم بهشون زنگ میزنم احترام میزارم این جوری باعث شده شوهرمم بیشتر بهم احترام بزاره الان شرایطم داره بهترم میشه، تازگی چندتا کتاب خریدم و خیلی دوست دارم چندتا کارهای هنری یاد بگیرم امیدوارم همگی روز به روز حالتون بهتر از قبل باشه فقط خانمای گل راهنماییم کنید میخوام اولین مهمونی رو برگزار کنم هم خوب و زیبا باشه وهم مقرون به صرفه
فدای تو سوگلی جان😘
من میخندم😂😂😂😂😂
اخه لامصب لباس عروسم انقدر سنگینه انقدر سنگینه یه بار اومدم بپوشم نشد و تا دوروزم اب قند میخوردم😂😂😂😂
ولی خیلی خوبه ادم بتونه بپوشه خیلییییییییییی
خداکنه زودتر عروس بشم دلم لباس عروسمو میخواد
یکی از قشنگ ترین خاطره هام موقعیِ ک همسرم لباس عروسُ تو تنم دید😬😁
منم تا یه مدت از فیلم و لباس و عکسای عقدم خوشم نمیومد چون خیلی چیزا ک دلم میخواست نشد. و تا می دیدم استرس سراغم میومد😂😂😂😂
الان نه چون گذشته برام عزیز شده
خانوما یادتونه چند وقت قبل بهتون گفتم برید تاپیکای یه خانوم به اسم دختر گرانبها رو بخونید؟
من از طریق تاپیک ایشون با @بانوآرتمیس عزیز آشنا شدم و تاپیک (من خودم را دوست دارم) رو خوندم.
میتونم به جرئت بگم چکیده ی هزاران کتاب و تجربه ست این تاپیک.
وظیفه خودم دونستم ایشون رو بهتون معرفی کنم.
گلبوته جان تلگرام یا واتساپ گروه ندارین9؟؟؟
عاااشقتونمممم مخصوصا گلبوته جان و رویا جون
فوق العاده اید خیلی خوشحالم از پیدا کردن این تاپیک
منم میخام ان شاا... با شما شروع کنم و ملکه باشم💪
چهار سال و نیمه ازدواج کردم و یک سال و نیم هست ک خونه خودمم
شوهر خوب و پر تلاشی دارم بهم محبت میکنه بسیار دست و دلبازه و هرچی بخام واسم فراهم میکنه پیش خونوادش خیلی هوام داره و انصافا خونوادشم کاری بهمون ندارن و خیلی صفات مثبت دیگه ک شاکر خداوند هستم بابت همسرم
ولی مشکل و سوالی ک دارم و دوسدارم راهنماییم کنید
شوهرم کارمنده و علاوه بر اداره واس خونه خریدنمون و جلوافتادنمون چنتا کار دیگه م داره
و همین بهونه ایه واس دیراومدناش ب خونه.. هرشب ساعتای ۱۱-۱۲میاد خونه و چون محل کارش نیم ساعت با شهرمون فاصله داره بهونش راه دور هست
ولی کاملا متوجه هستم ک دیراومدناشو توجیه میکنه
واس بدقول بودناش و درس شدنش خیلی تلاش کردم با تنبیه و تشویق ولی هیچکدوم جواب نداد
اینم بگم ک متاسفانه خیلی غرغروم و زبونم یکم تنده😞
ممنون میشم راهنماییم کنین😘
رویا جان گلبوته جان میشه لطفا به منم کمک کنید دیگه داره همه چی تموم میشه
تو پست قبلیم گفتم شوهرم منو سیاهو کبود کرد ولی نرفتم پزشک قانونی الان چند روزه خونه غذا نمیخوره امروزم رفت خونه مادرش غذا بخوره
همش تهدیدم میکنه که طلاقت میدم اما هنوز ب هیچکس نگفته حتی خانواه خودش
من فقط صبحا براش لقمه میگیرم ومیخوره اما ناهار اینا درست میکردم نمیخورد منم دیدم داره هی حروم میشه دیگه درست نکردم
رویا جان من اصلا خانوادم حمایتم نمیکنند واون اینو فهمیده میگه من طلاقت میدم خانوادت از خونه میندازنت بیرون
من خیلی نادون بودم تا الان اصلا هیچ کدوم از چیزایی ک میگید رو حد کم هم انجام ندادم خیلی ساده بودم من اول اشنایمون تو نگاه اول اصلا ازش خوشم نیومد ولی اون عاشقم شد وبعدش کم کم منم بش علاقه مند شدم اما الان دوتامون از هم متنفر شدیم توروخدا بگو چیکار کنم داره همه چی از هم میپاشه فک کنم اینبار تصمیمش جدی باشه برا طلاق
نمیدونم چیکار کنم حالم خوب نیست
توروخدا بگید چیکار کنم ؟؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
