من یه بار بیرون بودم بعد برگشتم به دیوار کناری نگاه کردم گفتم عه این آدمه چه قدر آشناست
آینه بود خودم رو دیده بودم🤪🤪🤪🤪🤪🤪�
یه بارم به خودم سلام داده بودم عین موقعیت بالا.🙈🙈🙈🙈🙈
بابام تا یه سال دستم انداخته بود
یکی قرار بود واسه بچش تولد بگیره گرفته بود عکسشو روی پروفایل یه فامیلاشون دیدم بعد بهش زنگ زدم کارش داشتم اصلا از تولد حرف نزدم خودش شروع کرد بگه تولد نگرفتم مادر بزرگم فوت کرده اصلا نمیگیرم دیگه شایدم دیر تر بگیرم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 خیلی حال میده بفهمی یکی در حال دروغ گفتنه
عادت میکنن. خواهر من نزدیک 20 سالی میشه که رفته سوئیس. اولاش شب و روز نداشتیم. اونم همش دلتنگ بود. ولی یواش یواش هم ما عادت کردیم هم اون. چند ماه پیش که اومده بود واسه تفریح و چند تا عمل زیبایی همش اخ و پیف میکرد و میگفت خوب شد رفتم خیلی خوشحالم که تو این مملکت زندگی خودمو بچه هامو تلف نکردم.
منم ذل زدم به یه مقدار جیش که روش وایتکس ریختم تا نتیجشو ببینم! چون صبر ندارم جواب ازمایش بگیرم!
.گفتم شمام ببینید که چه ادم بیکاریم من! این یعنی مثبت .البته میگن ن ن
ن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
