حالم یه جوریه انگار دلم خنک شد .داره خیانت میکنه هی میگه پشیمونم باز ادامه میده .منم دیگه واقعا بریدم حرفمون شد لباسمو کشید پاره شد .اول میخواست خرم کنه رفتم تو اتاق درو قفل کنم باهاش قهر کنم بعد اومد گفت حیف تو نیست گریه میکنی گفتم چرا بهم دروغ میگی و منو بازیچه کردی بهم گفت خیلی احمقی کثافت و منم گفتم برو گمشو از خونه ام بیرون . رفت . یکساله دارم تحملش میکنم که با اون هرزه تموم کنه اعصابمو بهم ریخته .
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.