قبل از عید خاستگاری داشتم که مادر و خواهرش اومدن خونمون یروز دیگش هم یه خواهراش اومد محل کارم و قرار شد بعد تعطیلی عید زنگ بزنند و پسرشون را بیارن تا امروز که متوجه شدیم اشتباه اومدن و برای اون خواهرم اومده بودن (بابام دوتا زن داره)
عصر خوابیده بودم وقتی شنیدم همون زیر پتو اینقدر گریه کردم که وقتی بابام رفت چشام قرمز شده بود من کلی تحقیق کرده بودم اخه چرا من باید اینقدر ضربه روحی بخورم ای خداااااااااااا