خلاصه گذشت تا از ایران اومدم بیرون
میرفتم کلاس ی روز زودتر اومدم خونه دیدم لحاف خیسه و این کثافت بازم غلط اضافی کرده محلش نذاشتم تا چند روز
ک بعش بازم با ملایمت گفتم قول شرف داد دیگه از این کارا نکنه
تا چندماه فهمیدم میره تو زیر زمین ساختمون
منم رفتم پشت سرش بعش گفتم خجالت بکش
اومد بالا چنان بلایی سرم اورد ک نکو موبایلشو شکوند دعوای وحشتناک زنگ زد خونمون کلا دعوارو مدل دیگه کرد
ک دهن من بسته شه