سلام. تو تایپیکای قبلیم هست که با یه پسر دوست شدم و چه ماجراهایی داشتیم همیشه قهرو اشتی داشتیم این اصلا کوتاه نمیامد و من اکثرا میرفتم سمتش چون خیلی دوسش داشتم تا دیروز من خیلی عصبانی شدم و خیلی حرفای بدی بهش زدم البته نه بی ادبانه ولی خب ناراحت کننده بعد زد منو بلاک کرد زنگ و اسمسمم بلاکه خیلی دلم گرفته همش دارم گربه میکنم اونم دوسم داشت هشت ماهه بقصد ازدواج باهمیم اما گفت سر این حرفات دیگه هیچوقت نمیخوام ببینمت و برای همیشم رفت. نمیخواستم از دستش بدم بنظرتون چکار کنم اروم شم. نمیدونم داره تنبیه م میکنه یا راست میگه کسی تجربه برگشت بعد کات داشته ممنونم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یک عدد اتیش پاره هستم عاشق پیتزا و کرانچی اگ سرت برای دعواا درد میکنه بامن نحرف کم نمیارم کینه ای نیستم ولی صلاح نمیدونم واق واق بعضیا رو بی جواب بزارم اها راستی دوست عزیز تاپیک من ماله منه پس اگ شما ناراضی هستی حق نداری گزارش بزنی 😕 و در اخر انکه را خوبی کنی هاری نگیرد آرزوست❤
عزیزم بیشتر از این غرورتو بشکنی وبهش التماس کنی فکر میکنه خیلی سره و هرکاری بکنه بازم دوسش داری سعی کن اصلا محل نذاری خودش برگشت که هیچ برنگشت بیخیالش شو چون پسرا اگه دختری غرورشو بشکنه ازش زده میشن چون به قول مامانم شکارچی باید دنبال اهو بگرده نه آهو دنبال شکارچی