ظهر خونه مامانم بودم میخواستیم بریم بیرون شوهرم انتظار داشت مامانم پسرمو نگهداره .مامانم خودش بیرون خرید داشت نتونست .شوهرم هر چی از دهنش در اومدم پشت سر خانوادم گفت اگر نمیخوان نگهدارن بیخود میکنن میاین تورو میبرن خونه شون یه بار دیگه به پسر من دست بزنن م ی گا م از این حرفا که منم داد و بیداد کردم که خیلی پروی مگه نوکر تو هستن و بیشور که یه سیلی زد تو صورتم دیگ منم ساکت شدم چون پشت فرمون بود گفتم تصادف میشه .اومدیم خونه روی یخچال براش نوشته گذاشته بودم که ناهار اماده کردم و از این حرفا ...دیدم اون مچاله کرد انداخت زمین خیلی بهم بر خورد .مامانشم زنگ زد گفت بیاین شب اینجا من نرفتم پسرمو خودشو حاضر شدن گفت نمیای داد زدم گفتم تو خانواده منو فحش بدی من پاشم بیام خونه مامان تو نخیررر گفت به جهنم گفتم جهنم جات .منم قبل از این دعوا ها صبح یک ملیون براش ریخته بودم دستش خالی بود شب عیدی الان با اپ ریختم دوباره تو حساب خودم بنظرتون کار خوبی کردم ؟؟؟